English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4111 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
geometrize U با قواعد هندسی درست کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
geometrize U از روی قواعد هندسی کارکردن
diagrammatic U وابسته بشکل یاخط هندسی نمایش داده شده باخطوط هندسی
turret motife U طرح شیروان [این طرح بعنوان ترنج اصلی به تعداد یک یا سه عدد در متن فرش بکار رفته و حالتی هندسی و هشت وجهی داشته که با خطوط هندسی تزئین می شود.]
tempers U درست ساختن درست خمیر کردن
tempered U درست ساختن درست خمیر کردن
temper U درست ساختن درست خمیر کردن
rashwan medallion U ترنج رشوان [این شهر در استان کردستان قرار داشته و به بافت قالیچه های خورجینی، گلیم و فرش های هندسی با ترنج مخصوص به این ناحیه شهرت دارد. ترنج این فرش ها بصورت لوزی بزرگ به همراه اشکال هندسی می باشد.]
coincidence function U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
intersections U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersection U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
joined U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
meet U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
join U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
OR function U تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
meets U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
and U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
joins U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
assertion U 1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
either or operation U تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
disjunction U تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
conjunctions U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
conjunction U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
alternation U تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
union U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
unions U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
false U 1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
rules U قواعد بازی
fleming's rules U قواعد فلمینگ
commutation rules U قواعد جابجایی
selection rules U قواعد گزینش
hund rules U قواعد هوند
precendence rules U قواعد تقدم
regvlarity U مطابقه با قواعد
physically U با قواعد طبیعی
rules for forming plurals U قواعد جمع بندی
phonetically U از روی قواعد صدا
rules of football U قوانین یا قواعد فوتبال
inference rule U قواعد استنتاج [منطق]
dialectically U مطابق قواعد منطق
format U قواعد دقیق دستورات و آرگومان ها
formats U قواعد دقیق دستورات و آرگومان ها
rule of inference, U قواعد استنتاج [منطق] [ریاضی]
formats U قواعد دستورات زمان اسمبلی
format U قواعد دستورات زمان اسمبلی
transformation rule U قواعد استنتاج [منطق] [ریاضی]
gather U و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
to pattern out U ازروی نمونه درست کردن مطابق الگویاقالب طرح کردن
gathered U و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
syntactical U طبق قواعد صرف ونحوی ترکیبی
lawmerchant U قواعد واصول قدیم معاملات بازرگانی
illegal U دستور برنامهای که در قواعد زیان نباشد
grammatical U صرف و نحوی مطابق قواعد دستور
pedantry or pedantism U پیروی ازعلم کتابی یا قواعد نظری
syntactic U طبق قواعد صرف ونحوی ترکیبی
disassemble U ارسال دستورات کد ماشین به قواعد اسمبلی
dress U لباس درست کردن موی سر پانسمان کردن
labourvt U بزحمت درست کردن مفصلابحث کردن بدرازاکشیدن
dresses U لباس درست کردن موی سر پانسمان کردن
Pay attention to the house rules [hazard statements] . U توجه بکنید به قواعد جایگاه [اظهارات خطر] .
correcting U درست کردن
make up U درست کردن
clean U درست کردن
to put in to shape U درست کردن
fabricate U درست کردن
to erect into U درست کردن از
fabricated U درست کردن
fabricates U درست کردن
to fix up U درست کردن
shapes U درست کردن
shape U درست کردن
correct U درست کردن
fettle U درست کردن
to get up U درست کردن
fashioned U درست کردن
fashion U درست کردن
fashioning U درست کردن
corrects U درست کردن
fix up U درست کردن
concoct U درست کردن
weaves U درست کردن
adapt U درست کردن
weave U درست کردن
to riven laths U یا درست کردن
concocting U درست کردن
fashions U درست کردن
concocts U درست کردن
to put to rights U درست کردن
to cleanvp U درست کردن
to set to rights U درست کردن
to set in order U درست کردن
to set U درست کردن
set in order U درست کردن
fabricating U درست کردن
to sct aright U درست کردن
concocted U درست کردن
cleanest U درست کردن
gulleys U درست کردن
trims U درست کردن
trimmest U درست کردن
gully U درست کردن
manufactures U درست کردن
cleans U درست کردن
manufactured U درست کردن
makes U درست کردن
redd U درست کردن
manufacture U درست کردن
set right U درست کردن
cleaned U درست کردن
trim U درست کردن
gullies U درست کردن
indite U درست کردن
builds U درست کردن
buildings U درست کردن
build U درست کردن
make U درست کردن
diagrams U خط هندسی
diagram U خط هندسی
geometric U هندسی
geometrical U هندسی
arabic notation U هندسی
judiciousness U قضاوت درست تشخیص درست
IMA U سازمان تخصصی که حاوی موضوعاتی مثل قواعد زبان
double standard U قواعد تبعیض امیز وسخت گیرمخصوصا نسبت بجنس زن
extend U روش انعط اف پذیر تر برای بیان قواعد زبان
extending U روش انعط اف پذیر تر برای بیان قواعد زبان
grammatical error U استفاده نادرست از قواعد زمان برنامه نویسی کامپیوتر
extends U روش انعط اف پذیر تر برای بیان قواعد زبان
mended U درست کردن اصلاح کردن جبران کردن
to adapt [to] U جور کردن [درست کردن ] [سازوار کردن] [به]
mend U درست کردن اصلاح کردن جبران کردن
mends U درست کردن اصلاح کردن جبران کردن
scramble U املت درست کردن
reconditioned U دوباره درست کردن
exact U تحمیل کردن بر درست
railroad U پاپوش درست کردن
vint U درست کردن یا ریختن
hedged U خاربست درست کردن
corn popping U درست کردن چس فیل
reconditions U دوباره درست کردن
recondition U دوباره درست کردن
hedge U خاربست درست کردن
manipulated U با دست درست کردن
orthoepy U فن درست تلفظ کردن
exacted U تحمیل کردن بر درست
roughcast U اجمالا درست کردن
railroads U پاپوش درست کردن
exacts U تحمیل کردن بر درست
re form U دوباره درست کردن
image erection U درست کردن تصویر
teams U دسته درست کردن
blow down U بافوت درست کردن
die sink U خزینه درست کردن
to mill flour U ارد درست کردن
hedges U خاربست درست کردن
manipulates U با استادی درست کردن
scrambled U املت درست کردن
pond U حوض درست کردن
ponds U حوض درست کردن
frame U پاپوش درست کردن
stage craft U فن درست کردن نمایش
to weave a plot U دوزوکلک درست کردن
strike off U بی زحمت درست کردن
manipulates U با دست درست کردن
manipulated U با استادی درست کردن
team U دسته درست کردن
to manufacture [into] U ساختن [درست کردن] [به]
to word up U کم کم درست کردن کم کم رسانیدن
manipulate U با استادی درست کردن
manipulate U با دست درست کردن
dresses U درست کردن لباس
to toss up U زود درست کردن
dress U درست کردن لباس
scrambles U املت درست کردن
to make something U چیزی را درست کردن
To put things straight(right). U کارها را درست کردن
dowel U میخچه درست کردن
scrambling U املت درست کردن
geometric progression U تصاعد هندسی
geometric growth U رشد هندسی
geometric shapes U اشکال هندسی
geometric series U سریهای هندسی
geometric similarity U تشابه هندسی
numeral U هندسی رقومی
geometric twist U پیچش هندسی
geometric mean U میانگین هندسی
geometric pitch U گام هندسی
numerals U هندسی رقومی
loci U مکان هندسی
graph U نمایش هندسی
geometrical isomer U ایزومر هندسی
graphically U با نمایش هندسی
geometrical isomerism U همپاری هندسی
graphs U نمایش هندسی
diagram U شکل هندسی
mean proportional U واسطه هندسی
geometrical isomerism U ایزومری هندسی
locus U مکان هندسی
geometrical figures U اشکال هندسی
diagrams U شکل هندسی
diagrammatically U بشکل هندسی
Recent search history Forum search
1Potential
1A hero can affect on the people.
1strong
1To be capable of quoting
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
1set the record straight
1Arousing
1chand sabaei is correct or chand sabahi
1pedal pamping
1construed
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com